در حالیکه همیشه روند به این شکل نیست و فقط کافی است پای صحبتهای حاشیهنشینانی بنشینیم که روزگاری در روستایشان زمین، باغ و دام داشتند و زندگی بر وفق مرادشان بود، اما حال در شهر نهتنها مسکن مناسب ندارند، بلکه شغلهای متزلزل و گاهی کاذب یا همراه با بیکاریهای فصلی را در پیش گرفتهاند.
روستاها بهویژه در غرب کشور میتوانند بهعنوان گنجینههای فرهنگی مطرح شوند که در کنار کشاورزی، باغداری، دامداری، حفظ و احیای محیطزیست، آداب و رسوم و فرهنگ مناطق را حفظ کرده و قدمهای بسیاری در مبحث تامین امنیت غذایی آنهم در سال جهش تولید، بردارند، اما چرا برنامهریزیهایمان آنقدر منسجم نیست که مانع از این شویم که روستاهایمان آبستن آسیبهای اجتماعی شوند؟
در این مسیر چه گامهایی برای رونق گردشگری روستایی، کشاورزی، اکوتوریسم، بازاریابی محصولات روستاییان(صنایعدستی و محصولات باغی و کشاورزی) برداشتهایم؟ آیا کاری کردهایم که در کنار توانمندسازی زنان روستایی، بتوانیم نظارتها، روابط و انسجام اجتماعی را بار دیگر در روستاها و در بین خانوادههای روستایی تقویت کنیم؟
در استان همدان ۲۰ روستای هدف گردشگری و ۲۸ منطقه نمونه گردشگری وجود دارد که میتوان آنها را در حوزههای گردشگری و بومگردی تقویت کرد و اشتغال پایدار را در روستاها رونق داد، اما چه برنامهریزیهایی در این مسیر داشتهایم؟
برنامهها برای حفظ، احیا و بهرهبردرای بهینه از منابع آب در بخش کشاورزی، آنهم بهمنظور پایداری تولیدات کشاورزی و توسعه پایدار مناطق روستایی، در کجای برنامهریزیهای ما قرار دارند؟
چقدر توانستهایم شاهد افزایش سطح پوشش نظارت بر زنجیره تولید، توزیع و عرضه فراوردههای خام دامی در سطح استان بهعنوان دستاوردهای روستاییان باشیم؟ جای صنایع تبدیلی و تکمیلی در روستاهای غرب کشور، چرا تا اینحد خالی است؟
در این راستا برآن شدیم تا گفتوگویی را با سیدحسن مطیعیلنگرودی؛ استاد دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامهریزی روستایی، مدیر قطب علمی مطالعات و برنامهریزی روستایی دانشگاه تهران و نویسنده کتابهایی همچون «جغرافیای اقتصادی ایران (کشاورزی)»، «جغرافیای اقتصادی ایران (صنعت)»، «برنامهریزی روستایی با تأکید بر ایران» و «توسعه و صنعتیسازی روستا (نظریهها، روشها و راهبردهای توسعه صنعتی)» و امانالله قرائیمقدم؛ آسیبشناس اجتماعی، جامعهشناس فرهنگی، استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتابهایی همچون انسانشناسی فرهنگی، مبانی جامعهشناسی، جامعهشناسی آموزشوپرورش، هنر اجتماعی و ملی و… ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
جوانان روستایی را به روستایشان دلگرم کنیم
مدیر قطب علمی مطالعات و برنامهریزی روستایی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: استراتژی ایجاد و توسعه صنایع فراوری محصولات کشاورزی با توجه به ارتباط مستمر با بخش کشاورزی و دارا بودن امکانات و قابلیتهای موجود در روستاها، بهعنوان فعالیت اصلی روستاییان، نقش مؤثری در توسعه روستایی منطقهایفا میکند.
سیدحسن مطیعیلنگرودی با تصریح بر اینکه کاهش اشتغال و درآمد در این بخش، موجب رکود اقتصادی در نواحی روستایی و در نتیجه حرکت جمعیت روستاییان بهسوی شهرها شده است، اضافه کرد: حال در این مسیر برای بازاریابی محصولات کشاورزی روستاییان و ارتقای کمی و کیفی کیفیت زندگی آنها چه کارهایی کردهایم؟
نویسنده کتاب «توسعه و صنعتیسازی روستا» درخصوص راهکارهایی برای جلوگیری از متروک ماندن روستاها مطرح کرد: اساس فعالیتهای اقتصادی در روستاهای کشور بهویژه در غرب کشور، موضوع کشاورزی است، بنابراین بایستی برنامهریزیها به سمت توسعه کشاورزی با برنامههای جدید سوق داده شود.
وی با اشاره به این موضوع تشریح کرد: بهعنوان مثال میتوان گردشگری اوقات فراغت را به روستاها سوق داد. گردشگری کشاورزی و گردشگری روستایی را رونق داد. کارگاههای آموزش صنایعدستی و البته بازار فروش آن را مهیّا کرد تا نهتنها بتوانیم روستاها را زنده نگهداریم، بلکه بتوانیم جوانان روستایی را به روستایشان نیز دلگرم سازیم.
استاد دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران یادآوری کرد: میتوان با وارد شدن به ایجاد بازار برای تولیدات کشاورزی، پیشروی در مسیر صنایع تبدیلی و تکمیلی و واحدهای فراوری محصولات باغی و کشاورزی، قدمهای بزرگی برای روستاها برداشت.
مطیعیلنگرودی ادامه داد: درحقیقت افزایش درآمد، کاهش فقر و نابرابری، تثبیت جمعیت روستایی و افزایش سطح رفاهی آنها، مهمترین وظیفه در امر توسعه روستایی است.
مدیر قطب علمی مطالعات و برنامهریزی روستایی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه در مسیر توسعه روستایی نیاز است تا در زمینه بهبود زندگی مردم روستایی گامهای موثری برداشته شود، گفت: در این خصوص باید منابع فنی و مالی را وارد کار کرد و برنامهریزیهایی با توجه به قابلیتهای روستاها، در پیش گرفت.
وی به برخی از مشکلات روستاییان ازجمله بالا بودن هزینه تولید، کاهش سرانه زمینهای زراعی، بالا بودن ضایعات در محصولات بهویژه محصولات باغی، وجود دلالان و نداشتن بازار فروش مناسب، بیکاریهای فصلی و پنهان روستاییان اشاره کرد و افزود: با این روند شاهد مهاجرت روستاییان خواهیم بود، موضوعی که نهتنها روستاها، بلکه مبحث کشاورزی را هم با معضل روبهرو میسازد.
استاد دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران با تاکیدبر اینکه مهمترین راهبرد در جهت توسعه پایدار روستایی، میتواند ایجاد صنایع فراوری محصولات کشاورزی باشد، خاطرنشان کرد: نباید جای بهرهگیری از برنامهریزیهای مدون و سیاستگذاریهای مناسب در روستاها خالی باشد!
داشتن مراکز بزرگ شهری در مجاورت و دسترسی بازار روستاییان، سیاستگذاریهای مناسب در زمینه توسعه روستاها، حذف واسطهها هنگام فروش محصولات، خرید تضمینی محصولات زراعی، باغی و دامی، حمایت از طرحهای توسعه کارآفرینی، ارائه تسهیلات مناسب به کشاورزان، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی، افزایش سطح آگاهی و دانش مردم از مشاغل جانبی، برگزاری کلاسهای مهارتی و آموزشی در بازاریابی و فروش محصولات و آموزش روستاییان و قدم نهادن در مسیر افزایش مهارتهای آنها، همه و همه میتواند روستاها را پویا کند
وی با بیان این موضوع اظهار کرد: داشتن مراکز بزرگ شهری در مجاورت و دسترسی بازار روستاییان، سیاستگذاریهای مناسب در زمینه توسعه روستاها، حذف واسطهها هنگام فروش محصولات، خرید تضمینی محصولات زراعی، باغی و دامی، حمایت از طرحهای توسعه کارآفرینی، ارائه تسهیلات مناسب به کشاورزان، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی، افزایش سطح آگاهی و دانش مردم از مشاغل جانبی، برگزاری کلاسهای مهارتی و آموزشی در بازاریابی و فروش محصولات و آموزش روستاییان و قدم نهادن در مسیر افزایش مهارتهای آنها، همه و همه میتواند روستاها را پویا کند.
مطیعیلنگرودی به مشکلات خدمات عمومی در روستاها نیز اشاره کرد و گفت: در کنار همه این مسائل، شاهدیم که پیامدهای آنها موجب ایجاد مشکلات اجتماعی و فرهنگی در روستاها نیز میشود. بدینسان هرچه زودتر بایستی در مسیر برنامهریزیهای درست برای روستاها گامی برداریم.
مدیر قطب علمی مطالعات و برنامهریزی روستایی دانشگاه تهران در بخش پایانی صحبتهای خود با متروک شدن روستاها، آنها را محلی برای وقوع آسیبهای اجتماعی میکنیم، عنوان کرد: باید در مسیر متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی در محیطهای روستایی پیش برویم، بار دیگر در مباحث اجتماعی روستاها ورود پیدا کنیم تا مانع از نفوذ آسیبهای اجتماعی مختص جوامع شهری به روستاها شویم.
روستاها در مسیر رکود و متروک شدن
در ادامه استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با قلم با بیان اینکه یکی از علتهای اصلی افزایش بیکاری درشهرها، ورود مهاجران بیکار از روستاها به شهرها است، گفت: این روند نهتنها برای شهرنشینان، بلکه برای روستاییان نیز آسیبهایی را ایجاد میکند. چراکه یک روستایی با ورود به شهر و مهاجرتش، از بدنه روستا خارج میشود.
امانالله قرائیمقدم با اشاره به این موضوع ادامه داد: چنین جوان روستایی، در شهر دیگر آن حمایتها و البته نظارتهای خاص در روستا را ندارد. ازسویی معمولاً باید در حاشیه شهرها که آبستن آسیبها هستند، زندگی کند و شغلی در سطح نامناسب و حتی کاذب در شهر داشته باشد. بدینترتیب شاهد خواهیم بود که این فرد روستایی در گمنامی شهرها، دچار آسیب شده و آسیبهایی را ایجاد کرده و البته متحمل میشود.
این آسیبشناس اجتماعی یادآوری کرد: این روند، میتواند خالی شدن روستاها از جوانان پویا و خلاق و البته دلسوز و آشنا به وضعیت بومی روستا را بههمراه داشته باشد و همین موضوع موجب شود که در روستاها، افراد سالخورده یا منفعل ادامه حیات دهند و در نتیجه روستاها به سمت رکود یا متروک شدن پیش روند.
اگر بتوانیم روستاها را پویا و جذاب نگه داریم، از یکسو مانع مهاجرت روستاییان به شهرها و آسیبهای ادامه آن خواهیم شد و ازسویی میتوانیم به آینده روستاها خوشبین باشیم و روستاها را بهعنوان منابع تامین امنیت غذایی، فراموش شده و متروک رها نکنیم
این جامعهشناس فرهنگی در ادامه این گفتوگو با اشاره به اینکه میتوان همین روستاها را در زمینههای مختلفی همچون گردشگری، فعالیتهای اقتصادی، کشاورزی، صنایع تبدیلی محصولات و غیره وارد کار کرد، گفت: اگر بتوانیم روستاها را پویا و جذاب نگه داریم، از یکسو مانع مهاجرت روستاییان به شهرها و آسیبهای ادامه آن خواهیم شد و ازسویی میتوانیم به آینده روستاها خوشبین باشیم و روستاها را بهعنوان منابع تامین امنیت غذایی، فراموش شده و متروک رها نکنیم.
قرائیمقدم با بیان این موضوع خاطرنشان کرد: رشد حاشیهنشینی در اطراف شهرها بدترین ثمره مهاجرت روستاییان به شهرها خواهد بود، نیروی بیکار روستایی در پی جستجوی کار وارد شهرها میشوند و برای اینکه مکانی جهت سکونت در داخل شهرها ندارند، بهعلت فقر و عدم اداره امور معیشتیشان به حاشیه شهرها سوق داده میشوند. زیراکه زندگی در شهر بهصورت تنازع بقا و انتخاب اصلح است و بهراستی که افرادی میتوانند در شهر سکونتگاهی داشته باشند که درآمد مکفی جهت امورات معیشتی خود داشته باشند.
وی با تصریح بر اینکه باید بدانیم که حاشیهنشینی مساوی آسیبهای اجتماعی گفت: این آسیبها بهسبب عدم تجانس فرهنگی در حاشیه شهرها شکل میگیرد، اما روستاها نیز روند خالی شدنشان در پی این مهاجرتها، در امان نیستند و این امری است که نیازمند برنامهریزیهای دوجانبه با نگاهی به حاشیه شهرها و خالی شدن آنها است.
قرائیمقدم با تصریح بر اینکه مهمترین دلیل حاشیهنشینی تغییر الگو و مدل زندگی مردم است، مطرح کرد: موضوع کمآبی، مناسب نبودن و حتی عدم امکانات و اشتغال، عدم دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی در روستاها، در نهایت موجب تمایل به پیوستن به زندگی شهری شده است.
این آسیبشناس اجتماعی در پایان ادامه داد: درصورتی که بتوان با یک نیازسنجی، فهمید که هر روستای ما چه نیازهای اولیهای برای جوانان و خانوادههای آنها دارد، میتوان برنامهریزیها و سیاستگذاریها را به سمتی برد که نهتنها شاهد مشکلات در روستاها و ایجاد زمینه برای مهاجرتها به شهرها نباشیم، بلکه اشتغال، رونق اقتصادی، امید و شادابی و البته خلاقیت و پویایی به روستاهایمان بازخواهد گشت.
با این تفاسیر آیا زمان آن نرسیده تا پیش از ناکارآمد شدن کامل مناطق روستاییمان که میتوانند مولد اقتصاد، محقق کننده رونق و جهش باشند؛ قدمی برداریم؟
آیا قرار است دست روی دست بگذاریم و آنقدر ظاهر شهرها و دسترسی به خدمات متنوع آن متفاوت از روستاها باشد که همین نبود عدالت اجتماعی، موجب سوق پیدا کردن روستاییان به شهرها شود؟
اگر این روند ادامه پیدا کند و یکی پس از دیگری بر روستاهای متروکمان اضافه شود، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ آیا به جمعیت سالخورده و تنها در روستاهایمان فکر کردهایم؟ آیا فقر در انتظار روستاها نخواهد بود؟ آیا با خاموش شدن چراغ تولید در روستاها، چراغ امنیت غذایی ما نیز کمسو نخواهد شد؟
با این حال زمان آن رسیده تا برنامهریزیهای اجتماعی گسترده با تاکیدبر نیازسنجی در روستاها شکل گیرد تا بتوان براساس آن و با توجه به قابلیتهای یک روستا، آن را در مسیر گردشگری، یا صنایع تبدیلی و تکمیلی و واحدهای فراوری، یا مباحث آموزشی و غیره رونق بخشیم و بهراستی که تجربههای خوب در این مسیر، نشان داده است که با رونق دوباره روستاها، جوانان مهاجرت کرده از دل روستاها که نیروی خلاق و البته مولد و پویای روستاها هستند، با امید بار دیگر به روستاها بازگشته و در سایه همین مهاجرت معکوس، توسعه و رونق اقتصادی و البته جهش اقتصادی محقق شده است.
امید است که مسئولان مربوطه در استانهای غربی، مسئولانه و دلسوزانه به این مهم توجه داشته باشند و نگذارند مهاجرتهای روستاییان تهدیدهای بسیاری را بر شهرها و روستاهایمان تحمیل کند، چراکه با تداوم این روند، آسیبهای اجتماعی آنقدر شهرها و روستاها را زخمی خواهند کرد که وضعیت زیرپوستی خواهد شد و البته جبرانناپذیر.