پایگاه خبری و تحلیلی قلم – گروه استانها – شکیبا کولیوند: مفهوم الگوی کشت، تولید محصولی متناسب با شرایط آبوهوایی، اقلیم جغرافیایی و مهندسی در تولید، با تأکید بر تقسیم بازار کار بین کشاورزان است. موضوعی که درصورت توجه به آن، میتوانیم گامهای اساسی در مسیر جهش تولید و خوداتکایی برداریم.
باید بدانیم که الگو و ترکیب کشت، دستاوردهای زیر را بههمراه دارد:
▪ تأمین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی
▪ ارتقای سطح سلامت مواد غذایی، اصلاح و بهینه کردن الگوی مصرف
▪ حمایت مؤثر از تولید و صادرات با توجه به مزیتهای نسبی و خلق مزیتهای جدید
▪ ارتقای ضریب بهرهوری از آب در تولید محصولات کشاورزی و استفاده علمی و بهرهبرداری بهینه از سایر نهادههای تولید
▪ حمایت مؤثر از ساماندهی فرآیند تولید و اصلاح نظام بازار محصولات کشاورزی، با هدف بهبود رابطه مبادله این بخش با سایر بخشها.
از سوی دیگر در سیاستهای کلی نظام، در زمینه منابع طبیعی و منابع آب میخوانیم:
▪ اصلاح نظام بهرهبرداری از منابع طبیعی و مهار عوامل ناپایداری این منابع و تلاش برای حفظ و توسعه آن
▪ ارتقای بهرهوری و توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی و سیاسی آب در استحصال، عرضه، نگهداری و مصرف آن
▪ افزایش میزان استحصال آب و به حداقل رساندن ضایعات طبیعی و غیرطبیعی آن در کشور از هر طریق ممکن
اما با این حال متأسفانه در برخی از نقاط کشور، ظرفیت تولید بسیاری از محصولات کشاورزی وجود دارد، اما بهدلیل ناآگاهی و نبود دانش روز و در سایه عدم انجام تحقیقات علمی و پژوهشی، ظرفیتهای کشاورزی نادیده گرفته میشود. در حالیکه میتوان با استفاده از تمامی ظرفیتها و نیروی انسانی ماهر و توانمند، ایران را به قطب کشاورزی جهان با تولید انواع محصولات متناسب با ذائقه مردم دنیا، تبدیل کرد و با صادرات این محصولات، طعم واقعی جهش تولید را چشید.
بررسی کمی و تحلیل آماری الگوی کشت موجود، شامل روند بلندمدت سطح زیرکشت، تولید ملی و استانی و همچنین صادرات و واردات محصولات زراعی و باغی در کنار تشریح کیفیت تأثیرپذیری الگوی کشت موجود از عوامل کلیدی مثل آب، امنیت غذایی و نظام عرضه و تقاضا نشان میدهد که عدم استفاده بهینه از منابع، الگوی تولید را با چالشها و محدودیتهای جدی روبهرو کرده است.
از سویی ناپایداری الگوهای کشت باغی در مقابل کشت زراعی و غیرقابل تغییر بودن آنها در کوتاهمدت، موجب شده تا در بسیاری از مناطق برحسب کشش بازار، الگوهایی شکل گیرد که آببر بوده و نیاز آبی آنها خارج از ظرفیت طبیعی منطقه باشد. همچنین نادیده گرفتن عوامل مهمی همچون ردپای آب در تدوین الگوی کشت، نشان میدهد که عمده محصولات صادراتی از نظر وزنی، بهخصوص در بخش زراعی، محصولات آببر هستند.
همه اینها را اگر در یک کفه ترازو بگذاریم و در کفه دیگر ترازو، تأکیدات بر سال جهش تولید را قرار دهیم، خواهیم دید که راه را اشتباه میرویم و حال که قریب به پنجماه از سال گذشته، نیاز است تا مسیر را تغییر دهیم!
در این زمینه شاهدیم: آذرماه سال گذشته بود که رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی، با اشاره به تدوین برنامه الگوی کشت و ارائه آن به کشاورزان مطرح کرد: اصلاح الگوی کشت و تدوین آن، از برنامههای اصلی وزارت جهاد بوده و تا به امروز چقدر موفق بوده، متأسفانه از عملکرد تولیدکنندگان اینگونه برداشت میشود که این طرح، تاکنون بهطور جدی انجام نشده است.
سیدرضا نورانی در این راستا گفت: افزایش یا کمبود برخی محصولات در سال جاری، نشاندهنده آن است که طرح الگوی کشت انجام نشده و پیشنهاد میکنم که وزارت جهادکشاورزی، آن دسته از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی را که از طرح الگوی کشت حمایت میکنند، از مشوقهای خرید تضمینی، وامهای ارزانقیمت و غیره بهرهمند کند.
بهراستی ثمرات الگوی کشت چه مواردی است و چرا توجه به الگوی کشت در کشاورزی ما چندان مطرح نیست؟
در این راستا برآن شدیم تا گفتوگویی با محمدحسین انصاریفرد؛ مدیرکل سابق روابط عمومی و سخنگوی وزارت جهادکشاورزی ترتیب دهیم تا از چندوچون این موضوع، مطلع شده و راهکارهایی را برای به اجرا درآمدن الگوی کشت در کشور، بهویژه مناطق غربی ارائه دهیم که در ادامه متن این صحبتها را میخوانید:
چه چیز را کجا، چهقدر و چگونه بکاریم
محمدحسین انصاریفرد در گفتوگو با خبرنگار قلم با بیان اینکه الگوی کشت، به ما نشان میدهد که چه چیز را کجا، چهقدر و چگونه بکاریم، خاطرنشان کرد: در مناطقی از کشور بهجز شمال و خوزستان، شاهد کمبود منابع آبی هستیم. بدین ترتیب نباید در این مناطق، شاهد کشت برنج باشیم و این موضوع را الگوی کشت، بهخوبی نشان میدهد.
سخنگوی سابق وزارت جهادکشاورزی در این راستا ادامه داد: از سویی زمینهای شیبدار برای ایجاد باغات دیم و کاشت محصولاتی همچون زیتون، انار و بادام مساعد است و این موضوع را الگوی کشت نشان میدهد.
این کارشناس امور کشاورزی با تأکید بر اینکه در مناطق مرزی غرب کشور، باید محصولاتی کاشته شود که امکان صادرات دارد، تصریح کرد: با پیشبردن چنین روندی، نهتنها محصولات کشاورزی برای رسیدن به کشوری مانند عراق، در مسیر آسیب نمیبینند و خراب نمیشوند، بلکه هزینه ارسال آنها نیز کمتر شده و بهصرفهتر است.
ساماندهی در فعالیتهای کشاورزی، دستاورد اجرای الگوی کشت
انصاریفرد در ادامه مطرح کرد: با الگوی کشت، هم کشاورز تکلیفش را میداند و هم شاهد یک ساماندهی، در فعالیتهای کشاورزی هستیم.
وی در این راستا خاطرنشان کرد: درصورت وجود الگوی کشت، پیش از کشت سیبزمینی، وزارت جهادکشاورزی پیشبینی نیاز پنجمیلیون تنی خود را اعلام میکند و در برابر آن، مطرح میشود که چند هکتار سیبزمینی باید کاشته شود و بر مبنای این برنامه پیش میرویم. بدین ترتیب نظمبخشی به فعالیتهای مهم و اساسی را در این بین شاهد خواهیم بود.
مدیرکل سابق روابط عمومی وزارت جهادکشاورزی با بیان اینکه چنین روندی نهتنها برای کشاورز، بلکه برای اقتصاد کشور نیز مناسب است، گفت: حال که در سال جهش تولید نیز قرار داریم، باید به این روند توجه ویژه شده و اجرایی شود.
۱۱ سال عدم اجرای الگوی کشت
این کارشناس امور کشاورزی در پاسخ به این سؤال خبرنگار قلم مبنی بر اینکه چرا پس از گذشت ۱۱ سال از تصویب لایحه الگوی کشت، همچنان شاهد اجرایی شدن آن نیستیم؟ تشریح کرد: در این زمینه پشتوانه قانونی نداریم و این امر، موجب میشود که همچنان شاهد عدم اجرایی شدن آن در کشور باشیم.
وی با تصریح بر این موضوع ادامه داد: اگر در مناطقی از کشور که شاهد بحران آب هستیم، از سوی دولت اعلام شود که نباید صیفیجات کاشته شود و درصورت عدم توجه به این موضوع و کاشت صیفیجات نیز بایدها مشخص شود و تنبیههای مربوطه از جمله محرومیت از آب اعلام شود، به مرور زمان شاهد اجرای الگوی کشت در کشور خواهیم بود.
در کشورهای توسعهیافته، الگوی کشت بهعنوان یک زیربنا در کشاورزی مطرح است
سخنگوی سابق وزارت جهادکشاورزی با تأکید بر نتایج مثبت حاصل از اجرای الگوی کشت عنوان کرد: در تمامی کشورهای توسعهیافته، الگوی کشت بهعنوان یک زیربنا در کشاورزی مطرح است که میتوان از طریق آن، به پیشرفت و توسعه نائل آمد.
انصاریفرد در ادامه به سال جهش تولید اشاره کرد و افزود: حال که در سال جهش تولید قرار داریم، به نفع اقتصاد کشور است تا بتوانیم در مسیری گام برداریم که نتیجه آن کاهش ضایعات، افزایش صادرات و نظمدهی به فعالیتهای کشاورزی است.
وی با بیان اینکه در الگوی کشت، هر استانی نمیتواند هر محصولی را بکارد، گفت: بهعنوان مثال، علم و دانش کشت پسته در کرمان و یزد است و تجربههای کشاورزی در این مناطق منتقل میشود و شاهد همکاری اتحادیهها و مبارزه با بیماریهای مربوط به آن هستیم و این امر، به نفع کشاورزان نیز خواهد بود یا اینکه کشت زعفران سالها است که در خراسان انجام میشود، اما اگر این محصول در یک استان غربی کاشته شود، علمودانش کشت آن وجود ندارد و این موضوع، موجب میشود که اگر کشاورز با یک مشکل در زمینه کشت مواجه شود، نتواند از تبادل تجربیات لازم برخوردار شود.
الگوی کشت به کشاورزان راه را نشان میدهد
انصاریفرد در تکمیل این موضوع تصریح کرد: الگوی کشت، این حسن را دارد که به کشاورزان راه را نشان دهد و تجربیات کشت یک محصول را نیز درنظر دارد، اما با پراکندگی تجربیات نمیتوان راههای مقابله با یک آفت یا یک مشکل را دانست.
این کارشناس امور کشاورزی در بخش پایانی صحبتهای خود، به سال جهش تولید اشاره کرد و خواستار توجه و اجرای هرچه مناسبتر الگوی کشت در کشور شد.
اما بهراستی در این وضعیت که کشت محصولات استراتژیک در کشور حائز اهمیت است، اگر الگوی کشت را رعایت نکنیم به کدامین سو میرویم؟
با توجه به افق ۱۰ ساله خوداتکایی دانههای روغنی و برنامههای سال جهش تولید و ضرورت بالا بردن بهرهوری مزارع گندم بهعنوان یک محصول استراتژیک در کشور، نیاز به معرفی محصول کلزا بهعنوان کشت جایگزین و البته تشویقی، برای کشاورزان غرب کشور احساس میشود، اما چه اتفاقی افتاده است که به این سمتوسو در حرکت نیستیم؟
در همدان شاهدیم که تفاوت قیمت خرید گشنیز و کلزا، باعث به حاشیه رفتن کشت کلزا شده است! این درحالی است که کشت دانه روغنی کلزا در دهه اخیر با توجه به سیاستهای کشور، با هدف خوداتکایی در تولید روغن سالم و کاهش وابستگی به واردات در شرایط اقتصاد مقاومتی و جهش تولید، بهعنوان محصول راهبردی در دستور کار دولت قرار گرفته و با توجه به خشکسالیهای پیدرپی و کمبود آب در کشور، براساس دستورالعمل وزارت جهادکشاورزی باید به سمت کشتهای استراتژیک با آببری کم برویم که یکی از این محصولات، کشت دانههای روغنی یا کلزا است. اما اکنون شاهدیم که دقیقاً برعکس این موضوع پیش میرویم!
با وجود تصویب لایحه الگوی کشت از سال ۸۸، اما اجرای این مصوبه به بهانههای مختلف از سوی وزارت جهادکشاورزی، تاکنون مسکوت مانده است. اما چرا؟!
در استان کرمانشاه همچنان شاهد کشت برنج هستیم! بهراستی که منابع زیرزمینی را فدای یک سیاست غلط کردهایم!
محصول سیر، سیبزمینی، هندوانه و گوجهفرنگی روی دست کشاورزان میماند، چون نهتنها فراوریها و صنایع تبدیلی مناسبی نداریم، بلکه براساس نیاز و بازار فروش نیز کشت نشدهاند! برندسازی، استانداردسازی و بستهبندیشان را هم نداریم، بدینسان امکان صادرات آن نیز مهیا نمیشود یا اینکه بهعلت عدم شناخت کشاورز از زمانهای صادراتی این اتفاق میافتد.
بهراستی در این بین جای کشاورزی قراردادی کجا است؟ الگوی کشت چرا رعایت نمیشود؟ تا چه زمانی قرار است بدون توجه به نیازها و بازار فروش، محصولات کشاورزی با صرف هزینههای بسیار کاشته و برداشته شوند؟
در سال جهش تولید قرار داریم، سالی که آغشته به تحریمهای اقتصادی و شیوع ویروس کرونا است! بدینسان، هرگونه قدم برداشتن نادرست و اشتباه، خطایی نابخشودنی است! با حرکت براساس الگوی کشت، میتوانیم ضایعات بخش کشاورزی را کاهش دهیم.
در حال حاضر حدود ۹۵ درصد روغن کشور از دیگر کشورها وارد میشود. این وابستگی به واردات روغن، نهتنها عدم خوداتکایی، بلکه وابستگی بیشازحد به کشورهای دیگر را فریاد میزند و با هرگونه تغییر در قیمت ارز، میتواند هزینههای ما را افزایش دهد! آیا زمان آن نرسیده تا هر استان بهصورت قانونمند و با برنامهریزی، قدم در مسیر اجرای لایحه الگوی کشت کند و بهجای دست روی دست گذاشتن و تنها نظارهگر بودن کشت برنج در منطقهای چون کرمانشاه! و به قهقرا رفتن کشت کلزا در منطقهای همچون همدان، قدمی در مسیر اصلاح الگوی کشت بردارند؟
آموزش و ترویج زیربنای بهرهوری در کشاورزی است، اما گویی در این بین نقشی نداشتهاند، چرا که اهرمهای اجرایی وجود نداشته و ضمانت اجرای الگوی کشت را شاهد نبودهایم. بدین ترتیب امید است در کنار ترویجها، شاهد پیش بردن هرچه مناسبتر روند الگوی کشت با اهرمهای تشویقی باشیم تا کشاورزان ترغیب شوند که کلزا را با قیمت خرید ۴۵۰۰ بر گشنیز با قیمت خرید نزدیک به ۱۵ هزار تومان ترجیح دهند! واقعیت آن است که نمیتوان جیب کشاورزان را درنظر نگرفت.
ارائه تسهیلات ارزانقیمت و کمبهره از طریق بانکها، آموزش بهرهبرداران، ارائه فناوری و کمک به ایجاد بازارهای مطمئن با استفاده از ابزارهای سیاسی و دیپلماسی، از جمله ابزارهایی هستند که درصورت رعایت الگوی کشت میتوانند بهکار بیایند. در این مسیر باید حمایتهای لازم از محصولات استراتژیک را شاهد باشیم تا در سایه حمایتها و قانونمندیهایی در زمینه کشت، نهتنها صادرات را نیز افزایش دهیم، بلکه به داد منابع آبیمان نیز رسیده و شاهد خوداتکایی و کاهش واردات باشیم و همچنین با پیشبرد همه این گامها، «امنیت غذایی» و «جهش تولید» را به ارمغان بیاوریم.