stat counter
تاریخ : پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 18 April , 2024
  • کد خبر : 415598
  • 03 بهمن 1400 - 23:38
0

حریم دانشگاه را پاس بدارید

حریم دانشگاه را پاس بدارید
قلم | qalamna.ir :
گروه سیاسی: روزنامه همدلی  نوشت: در چند روز گذشته، چندین خبر، جامعه دانشگاهی کشور را تکان داده است. خبر اول، خبر اخراج یا عدم تمدید قرارداد آقای دکتر محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی است. به گواه همه رسانه‌ها، دکتر محمد فاضلی به‌عنوان یک جامعه‌شناس دلسوز و متعهد، با نگارش کتب متعدد، مقالات در رسانه‌ها و فضای مجازی و حضور و سخنرانی در مراکز پژوهشی و دانشگاهی و مجامع عمومی و رسانه‌ها، به‌خوبی توانسته است با نگاه جامعه‌شناسانه، افکار عمومی را به منافع و مصالح اجتماعی آشنا کرده و به‌این‌ترتیب، رسالت و تعهد دانشگاهی خود را در انجام مسئولیت اجتماعی به انجام برساند. به گواه همه‌کسانی که از نزدیک ایشان را می‌شناسند، در نیت خیر و دلسوزی و ایران‌دوستی و اندیشه ورزی و فرهیختگی او تردیدی نیست. به‌علاوه، بر اساس همه شواهد، ایشان ضمن فعالیت در حوزه‌های اجتماعی و پژوهشی، فعالیت آموزشی و پژوهشی خود را در دانشگاه، به‌خوبی انجام داده است.
حال، به چه دلیل، این حکم اخراج یا عدم تمدید قرارداد صادرشده است؟ حتی اگر دلیل آن، ضوابط و آیین‌نامه‌های استخدامی هیات علمی است، آیا هیچ راه دیگری جز صدور رأی اخراج نبوده است؟ متأسفانه به‌جای حل مسئله از طریق گفت‌وگو و راه‌های رسمی اداری، سخت‌ترین راه که تبعات منفی در جامعه دانشگاهی دارد، انتخاب‌شده است. آیا نمی‌دانند که برای جامعه دانشگاهی، این خبر اخراج، بالاتر از یک حکم اداری تلقی خواهد شد؟ آیا نمی‌دانند که با حکم اخراج این استاد دانشگاه، عملاً به جامعه دانشگاهی هشدار می‌دهند که وارد نقدهای اجتماعی نشوند؟ این پیام، به همه فارغ‌التحصیلان خارج از کشور، اعلام می‌کند که دعوت‌های به داخل را جدی نگیرید. هم‌زمان با این حکم اخراج، حکم محرومیت دکتر آرش اباذری از گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، نیز شرایط خوبی را برای جامعه دانشگاهی نشان نمی‌دهد. خبر دیگری که جامعه دانشگاهی را در شوک فروبرده است، خبر درگذشت ناگهانی استاد تمام بازنشسته دانشگاه کاشان است. مرگ خودخواسته‌ای که ظاهراً در اعتراض به مطالبات پرداخت‌نشده مالی به ایشان بوده است. به جرات می‌توان گفت که شاید مطالبات مالی جامعه استادان دانشگاه در همه دانشگاه‌های کشور، چندین برابر مطالبات سایر اقشار جامعه است ولی هیچ‌گاه، این مطالبات باعث نشده است که این خواسته‌ها به‌صورت تجمعات اعتراضی درخواست شود. مرگ خودخواسته استاد دانشگاه کاشان، باید زنگ خطری به مقامات کشور باشد که مسائل صنفی دانشگاهیان، مسائل قابل‌چشم‌پوشی نیستند.
متأسفانه، چنین به نظر می‌آید که در یک برنامه نانوشته، به‌جای ارج نهادن به جامعه دانشگاهی، دانشگاهیان را نجومی بگیر و به قولی مرفه بی‌درد معرفی می‌کنند. حدود یک سال پیش، اخبار بیست و سی، استادزادگی را مانند آقازادگی به کار بردند؛ گویی استادان دانشگاه نیز مانند برخی مدیران، با رانت، به این مرتبه رسیده‌اند. آیا همه صنایعی که امروز به‌عنوان منبع درآمدهای ارزی و ریالی کشور شناخته می‌شوند، می‌توانند بگویند که بدون دانش‌آموختگان دانشگاهی، می‌توانند صنعت، اقتصاد و اجتماع را اداره کنند؟ مطمئناً پاسخ خیر است. آیا نباید سهم درآمد افزوده از تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه‌های کشور را اقتصاد و صنعت کشور به دانشگاه و آموزش عالی کشور، پرداخت کنند؟ آیا زیبنده است که یک هیات علمی به‌طور متوسط، حقوق ۷۰۰دلار کسب کند؟

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.