«قلم» پرویز کاظمی با تبریک به مناسبت سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب و لزوم تاکید بعد مسائل ارزشی گفت: «بعد از آنکه برای رای اعتماد به مجلس رفتم به آقای احمدینژاد، نمایندگان و مردم گفتم که کاغذی را جلوی ما گذاشتند تحت عنوان میثاقنامه که آن را امضا کنم، از نظر من این یک پیمان کاغذی است، بنده میثاق خود را ۲۵ سال پیش، وقتی برادرم شهید شد و او را غسل دادم و در آرامگاه ابدی گذاشتم پیمان و میثاق خود را بستم که به نظرم ارزش به مراتب بالاتری دارد، بر همین اساس هم وقتی به عنوان وزیر فعالیت داشتم و دیدم که سیستم مدیریت و روال کار از مسیر اصلی خود خارج شده و دیدگاهها تخصصی نیست استعفا دادم و نتوانستم ادامه دهم. برای بنده که سالها در بخش صنایع مدیریت کرده بودم ادامه این وضعیت ممکن نبود، بنده عنوان مدیر نمونه صادراتی کشور و مدیر نمونه غرب کشور در صنایع خودروسازی را داشتم، تشخیص این که نگاه به معقوله مدیریت در دولت آقای احمدینژاد بر مبنای تخصص نیست کار سختی نبود، مشخص است که کدام صحیتها عملیاتی است و کدام نیست و فقط جنبه شعار دارد.»
وزیر مستعفی دولت نهم با انتقاد از طرح مسائل غیرتخصصی و کلیگویی گفت: «بزرگترین ضعف سیستم مدیریتی ما این است که از افراد مجرب و متخصص استفاده نمیکنیم. دلیل اصلی آن نیز حضور افرادی است که عادت به “بله قربانگویی” کردند، مدیر متخصص باید اظهار نظر کند.»
کاظمی افزود: «امروز بحث پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) مطرح است که در این سازمان حدود ۱۵۰ کشور عضو آن هستند. اولین اتفاق این است که تعرفه بین این کشورها حذف میشود، مدلی مثل اتحادیه اروپا که در آن تبادل کالاهایی میشود که از لحاظ کیفیت، خدمات پس از فروش، تکنولوژی و نوآوری بسیار مرغوب هستند، حالا اگر از همین فردا تجارت جهانی ایران را عضو این سازمان کند آیا محصولات تولید داخلی ما از نظر کیفیت و طراحی قابلیت رقابت با محصولات جهانی را دارد؟با کدام نوآوری و استاندار میخواهیم با آنها رقابت کنیم؟ آیا جز این بود که وقتی ما را تحریم کردند تمام صنعت خودروسازی ما خوابید؟»
کاظمی با انتقاد از عقب ماندن از برنامههای چشمانداز برنامه ۲۰ ساله عنوان کرد: «در این سند بالادستی آمده ما باید بعد از ۲۰ سال قدرت اول منطقه باشیم، اولاً آیا سایر کشورهای منطقه ایستادهاند که ما بیاییم و از کنارشان رد شویم و قدرت اول باشیم؟ و دوماً اینکه تا رسیدن به آن چقدر فاصله داریم و چرا تا این حد عقب افتادیم؟چقدر تحریمها در عق افتادگی ما تاثیر داشته؟ سوء مدیریت چقدر در آن تاثیر داشته؟»
وزیر سابق رفاه در بخش دیگری از سخنان خود به موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران پساتحریم پرداخت و گفت: «برای سرمایهگذار خارجی هیچ چیز مهمتر از امنیت سرمایهگذاری نیست، وقتی ارزش پول ملی کاهش مییابد، وتولید ناخالص ملی ما افت میکند، درآمد سرانه کشور کاهش مییابد، یعنی بازار کسب و کار در ایران اعتبار و امنیت ندارد، بعد چطور با این وضعیت توقع داریم سرمایهگذار خارجی داخل کشور سرمایهگذاری کند؟ یعنی دلار هزار تومان بیاورد و دست آخر یک سوم آن را برگرداند؟ این تبعات تصمیمات غیرکارشناسی ما است. بله قربانگویی اینجا خودش را نشان میدهد و وقتی هم انتقاد میشود برخورد مناسبی با آن نمیشود.»
کاظمی با اشاره به اقتصاد پساتحریم افزود: «عنوان میشود با برداشته شدن تحریمها وضعیت اقتصادی بهبود پیدا میکند. آیا بستر مناسب برای استفاده از فضای پساتحریم وجود دارد؟ آیا زیرساختها و نرمافزارهای ما ظرفیت چنین تغییری را دارد؟ آیا بستر برای اصلاح اقتصادی فراهم است؟ چرا نمیتوانیم برای جوانانمان کار ایجاد کنیم؟ مگر میشود رشد اقتصادی منفی باشد و بعد اعلام شود برای جوانان اشتغالزایی شده است! هیچ کس هم نمیپرسد کارها و شغلها کجاست؟ وقتی بخواهند در کشور ما دائم سعی میشود آمار بهتر نشان داده شود. مرکز پژوهشها یک آمار میدهد، سازمان آمار یک نرخ میدهد، سازمانهای بینالمللی نرخ دیگری میدهد و بانک مرکزی هم اعداد و ارقام دیگر.»
پرویز کاظمی با اشاره به اینکه اقتصاد مقاومتی یعنی این که اقتصاد ما در مقابل تکانهها و شوکهای اقتصاد داخلی و جهانی مقاومتر باشد گفت: «دنیای امروز دنیای تکنولوژی و علم است، بهبود وضعیت اقتصاد هم به جز تخصص و دانش اقتصادی ممکن نیست، برای درک مفهوم اقتصاد مقاومتی باید اقتصاد آلمان را مدنظر قراردهیم، چون تخصص گرایی کرده و مدیران متخصص خود بها داده است.»
او در بخش پایانی سخنانش گفت: «تا مادامی که علم بها داده نشود و شعار و لفاظی وجود داشته باشد به جایی نخواهیم رسید، راه حل این مشکلات هم این است باید نظرات مختلف را شنید و بهترین آن را انتخاب کرد. ما باید در کشور فضای نقد را باز کنیم و خط قرمز مصنوعی ایجاد نکنیم. صدا و سیما و جراید باید نقد صحیح انجام دهند. اولین قدم برای ایجاد نقد صحیح این است که حاکمیت و بعد تک تک ما مدیران ظرفیت نقدپذیری خودمان را بالا ببریم. دوم این است که در این فضا استعدادها شکوفا شود، امروز آگاهی مردم و رسانهها آنقدر بالا رفته که نقدهای ناصحیح و مغرضانه را از نقد صحیح تشخیص میدهند و آن را کنار میگذارند. دسترسی مردم به آمار و اطلاعات باعث میشود مردم به راحتی درستو غلط را تشخیص دهند. درچنین فضایی دولت و مجلس و مدیران تحت نظارت رسانهها و مردم قرار میگیرند.»
در این همایش محمدحسن غفوری فرد رئیس خانه احزاب، سید محمد غرضی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، و محمدزارع فومنی دبیرکل حزب مردمی و گروهی از اساتید دانشگاهی و فعالین سیاسی و رسانهها حضور داشتند.