آمارهایی که برخی باور دارند عمق تراژدی تورم را به دلیل اینکه یک سبد بزرگ است نشان نمیدهد، نشان میدهد شهروندان ایرانی امسال یکی از بالاترین نرخهای تورم را تجربه خواهند کرد. به این جمله مشاور ارشد اقتصادی سابق خود دکتر مسعود نیلی توجه کنید: «در حال حاضر نیز از سال ۹۶ به بعد، متوسط تورم حدودا در سطح ۳۵ درصد قرار دارد که به معنی دوبرابر شدن قیمتها تنها طی دو سال است. مقایسه متغیرهای اقتصادی کشور ما با سایر کشورهای جهان نشان میدهد که ما طولانیترین تورم مزمن تاریخ را داشتهایم.»کالبدشکافی کارشناسانه و کمی با شجاعت نشان میدهد از میان سه بازیگر اصلی اقتصاد یعنی خانواده، بنگاه و دولت در ایران تنها دولت بوده و هست که به دلیل قدرت بسیار فراتر از دو نهاد دیگر، سوخت زنده ماندن خود را از دو نهاد دیگر تهیه میکند و به قیمت لاغر شدن آنها خود را سرپا نشان میدهد و در این راه حتی ثروت و درآمد نسلهای قبلی و بعدی را نیز پیشخور میکند.
دولت شما تنها روی کاغذ و در یک فرآیند و عملیات حسابداری توانسته دخل و خرج را در تعادل نگه دارد اما به منابع صندوق توسعه – حتی اگر قانونی بوده باشد- دست یازیده است، به بهانه انتشار اوراق بهادار قرضه نسل آینده را بدهکار کرده است، داراییهای تاریخی ایران را به شکلهای گوناگون فروخته است و از همه مهمتر سفره شهروندان را کوچک و کوچکتر کرده است.آقای روحانی شما توانستید از راههایی که هرگز کارآمد و کارساز نبودهاند و به کسری بودجه و تورم دامن زدهاند دخل و خرج دولت را جمع کنید اما شهروندان نتوانستند و گوشت کمتر، ماست و پنیر و شیر و شکر و تخممرغ و گوشت مرغ و برنج کمتر مصرف کردند. خانوارهای ایرانی حتی اگر کرونا هم نبود میتوانستند لباس و تفریح و تحصیل و اثاث خانه کمتری خریداری کنند. شما توانستید اما شهروندان بیپناه و بردبار ایرانی نتوانستند دخل و خرج خود را به تعادل برسانند.