stat counter
تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 19 April , 2024
  • کد خبر : 19621
  • 22 آذر 1394 - 13:46
4

از شاهکار دولت احمدی نژاد خاکستر شدن دارایی مملکت بود

از شاهکار دولت احمدی نژاد خاکستر شدن دارایی مملکت بود

روزی که دولت آقای روحانی سر کار آمد رشد اقتصاد کشور منفی ۶ درصد بود. یعنی اینکه ۶ درصد از دارایی این کشور در حال از بین رفتن و تبدیل شدن به خاکستر بود. در حالی که بر اساس سند چشم انداز که در اوایل دولت آقای خاتمی به تصویب رسید و به امضای مقام معظم رهبری هم رسیده بود و قرار بود مملکت تا ۱۴۰۴ در تمامی شاخص ها در منطقه به مقام اول برسد. این سند این طور حکم می کرد که ما باید تا سال ۱۴۰۴ هجری شمسی مقام اول منطقه بشویم.

قلم | qalamna.ir :

کمتر از سه هفته بعد از حادثه قرچک ورامین اصلاح طلبان این شهر میزبان معاون وزیر کشور دولت اصلاحات بودند. جمعیت کثیری از مردم و اصلاح طلبان ورامین در این جلسه حضور داشتند و به استقبال سخنان عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی رفتند. عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان سخنرانی خود را با این پرسش ها آغاز کرد: اصلاح طلبی چیست؟ و اصلا چرا ما اصلاح طلب هستیم؟ هدفی که اصلاح طلبی در دستور کار گذاشته چیست؟علی القاعده اصلاح طلبی یعنی اینکه ما تلاش کنیم که بتوانیم یک جامعه درخور و شایسته و متناسب با آنچه که این ملت شایسته آن هستند را سازمان دهی و مدیریت کنیم و آن را با کمترین هزینه به سمت وضعیت مطلوب ببریم. قطعا کشور و سرزمین پراستعداد ما مستحق این نیست که مردم آن دراین وضعیت نامطلوب باشند و با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کنند.

دکتر حق شناس در مورد وضعیت اقتصادی کشور و مقایسه آن با قبل و بعد از دولت احمدی نژاد افزود: روزی که دولت آقای روحانی سر کار آمد رشد اقتصاد کشور منفی ۶ درصد بود. یعنی اینکه ۶ درصد از دارایی این کشور در حال از بین رفتن و تبدیل شدن به خاکستر بود. در حالی که بر اساس سند چشم انداز که در اوایل دولت آقای خاتمی به تصویب رسید و به امضای مقام معظم رهبری هم رسیده بود و قرار بود مملکت تا ۱۴۰۴ در تمامی شاخص ها در منطقه به مقام اول برسد. این سند این طور حکم می کرد که ما باید تا سال ۱۴۰۴ هجری شمسی مقام اول منطقه بشویم.

photo_2015-12-13_14-09-23
 

دکتر محمد جواد حق شناس ادامه داد:  این منطقه شامل بیش از بیست کشور است که در آسیای غربی قرار دارند. یعنی در کنار کشورهایی مثل ترکیه، قطر، امارات و عربستان باید این مقام را بدست می آوردیم. کارشناسان محاسبه کردند که ما باید در طول بیش از بیست سالی که در سند چشم انداز آمده است بطور متوسط سالانه باید به هشت درصد رشد می رسیدیم. در حالی این رشد را باید تجربه می کردیم که در مقابل کشورهای دیگر باید رشد کمتری داشته باشند تا ما به آن نقطه مطلوب برسیم.  اتفاقی که در هشت سال دولت قبل افتاد این بود که دو سال اول آن در نتیجه  تلاشهای دولت اصلاحات رشد بالای چهار و نیم تا پنج درصد را تجربه می کرد. وقتی که آقای احمدی نژاد دولت را تحویل داد آقای روحانی داد رشد به منفی شش درصد رسیده بود. آیا با این روال می توان ادعا کرد برنامه ای برای مدیریت جهان داریم. آیا می توان ادعا کرد که همه دنیا در صف هستند که از ما مدیریت کارآمد جهانی را یاد بگیرند؟ آیا این مساله باید در کشور اتفاق بیفتد که افراد هر چه باسواد تر باشند امکان پیدا کردن کار برای آنها سخت تر باشد؟ آیا ما با این وضعیت می توانیم به مقام اولی منطقه فکر کنیم؟ در حالی که عربستان در همان زمان رشد ۱۳ درصد را تجربه می کرد و ترکیه رشد ۱۱ درصد را تجربه می کرد، در حالی که ما رشد منفی داشتیم. آیا ما می توانیم به آن نقطه برسیم؟ آیا با تورم ۴۰ درصدی که تحویل گرفتیم تحقق سند چشم انداز شدنی بود؟ آیا با وضعیت ارزی که با قیمت ۸۰۰ تومان تحویل گرفتند و با ۳۵۰۰ تومان تحویل دادند تحقق این چشم انداز شدنی بود؟ یعنی ثروت ملی مردم به حداقل یک سوم کاهش پیدا کرده است. این یعنی دست کردن در جیب همه مردم. اگر این مساله را بر اساس برابری نرخ ارزمحاسبه کنیمبه این ترتیب می شود که شما در آغاز ۸ سال هزار تومان ثروت داشتید و بعد از ۸ سال عملا ۳۰۰ تومان شده بود. این اعداد ساخته منقدین نیست، بلکه اعدادی است که مرکز آماری که خوشان منصوب کردند و اتفاقا هنوز هم همان مرکز آمار سر کار است این آمارها را می دهد.

 

 

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: بخشی از این مساله ممکن است ناکار آمدی باشد. اما باز در همان چهارچوب شاهد این مساله بودیم که دولت قبل سالانه حداقل صد میلیارد دلار درآمد نفتی داشت. یعنی در ۸ سال تقریبا حدود ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار فروش نفت داشت که بطور متوسط سالی صد میلیارد دلار می شود. در حالی که رقمی که دولت قبل بصورت بدهکاری به یادگار گذاشته شده ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است. اینهاواقعیات تلخ جامعه است. نمی توانیم بر اینها چشم بببندیم.

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: چرا اصلاح طلب شدیم؟ برای اینکه از وضع موجود ناراضی هستیم و می خواهیم وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کنیم. نارضایتی از وضع موجود و تلاش برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب با کمترین هزینه تعریف ساده اصلاح طلبی است. دوستانی که انقلاب کردند نمی خواستند این اتفاق بیفتد. گرچه انقلاب انقدر بزرگ بود که در حوزه هایی همچنان می بینیم که به شدت پر افتخار ظاهر شده است. اما در یک حوزه هایی می توانستیم بهتر عمل کنیم و نکردیم. میزان خسارتی که کشور در جنگ خورد برابر با خسارتی است در هشت ساله دوستان محافظه کار بر کشور وارد شد. در جنگ دشمن حمله کرد ولی هشت ساله دولت قبل را کجای دلمان بگذاریم؟ تمام حرف ما این است که می خواهیم از این وضعیت نامطلوب خارج شویم و دوست نداریم که کشورمان اینطور مورد سوال قرار بگیردکه دیگر نتوانیم پاسخگوی جوانان مان باشیم.ترمی نیست که دانشجویان ازمن سوال نکنند که شما چرا انقلاب کردید؟ و من همچانان باید پاسخ بدهم شما نبودید ببینید که ما در آن زمان آزادی و استقلال نداشتیم و مردم ما تلاش می کردند که حداقل هزینه به این خواسته ها برسند. طرف مقابل اجازه نداد و فضا را چنان بست که مردم نتوانستند تحمل کنند. از من می پرسند که آیا الان اوضاع خوب است و به خواسته هایتان رسیده اید؟ می گویم که در بخشی از حوزه ها توفیقات زیادی داشتیم اما در بخشی هم واقعا به آن خواسته های مطلوب نرسیدیم.

 

 

معاون وزیر کشور دولت اصلاحات در مورد دشواری های که در این مدت برای اصلاح طلبان پیش آمده است گفت: کسی که آن انقلاب را تجربه کرده می داند انقلاب پر هزینه ترین راه ممکن برای تغییر است. تا زمانی که می توان از کم هزینه ترین روش ها برای تغییر استفاده کرد که همان اصلاحات تدریجی و اصلاح طلبی است نباید به سراغ روش دیگری رفت. این روش را باید با تمام سختی ها برگزید. شاید عیب هایی هم داشته باشد. اینطور نیست که شما امروز تصمیم بگیرید فلان تغییر را ایجاد کنید و بتوانید. این مساله صبر و حوصله و ممارست می خواهد. نیاز به برنامه ریزی و تحمل دارد.  شما تلاش می کنید که در قرچک چند شخصیت و مهمان محترم دعوت کنید ولی عده ای با چماق سراغ شما می آیند. شما هم باید تحمل کنید. اگر ما هم مانند آنها بخواهیم چماق به دست بگیریم چه فرقی با آنها داریم. این روش رسیدن به مطلوب قطعا سختی های خود را دارد و من فکر می کنم که ملت بزرگ ما به خوبی توانستند از عهده این امتحان بر آیند و با آن سختی هایی که در آن هشت سال در کشور بوجود آمد در سال ۹۲ هوشمندانه و در مسیری درست و متناسب با فضایی که در اختیارشان گرفت عمل کردند.ما نمی توانیم بگوییم خیلی از انتخاب هایمان راضی هستیم. نمی توانیم بگیوییم از اتفاقی که برای آیت الله هاشمی افتاد و رد صلاحیت شدند راضی هستیم. نمی توانیم بگوییم راضی هستیم از اینکه رییس دولت اصلاحات جناب سید محمد خاتمی می توانستند در انتخابات شرکت کنند ولی فضا برای ایشان فراهم نشد. از این وضعیت راضی نیستیم. ما از وضعیت رهبران اصلاحات جناب آقای موسوی و جناب آقای کروبی راضی نیستیم. در وضعیتی که با قوانین جاری کشور هماهنگی ندارد قرار دارند و در حصر هستند. اما ما می توانیم بگوییم از میان دو مطلوبی که داریم عقل و خرد به ما می گوید که باید به سراغ مطلوب اصلی برویم و مطلوب فرعی را فعلا کنار بگذاریم. مطلوب اصلی ما عزت واقتدار کشور و یکپارچگی ملی مان است .حفظ موجودیت واحدی به نام ایران است. ما از معدود کشورهایی در جهان هستیم که سابقه چندین هزار ساله دارد و تا به حال با اقتدار سرپا ایستاده است.

 

 

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به مقاطع حساس تاریخی در کشور انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ را یکی از قله های تاریخی دانست و افزود: در همین همسایگی ما عمر کشورها به پنجاه و شصت سال نمی رسد. یکی از رموز ماندگاری ما همین ریشه در تاریخ است. یکی از اتفاقات مهم کشورمان اتفاقی است شما در ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ رقم زدید. مقاطع تاریخی وجود دارد که ما از آن به نام قله های تاریخی یاد می کنیم. برخی از تاریخ های صد سال اخیر در ذهن شما مانده است. مثلا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که در ذهن تمام مردم ایران مانده است. ما در تاریخ سیاسی از آنها به عنوان قله های تاریخی یاد می کنیم. یعنی مقاطعی که زمان را  به دو قسمت تقسیم می کند. مثلا میگوییم قبل از پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب و ۲۴ خرداد ۹۲ هم یکی از همین قله ها بود که مردم تصمیم گرفتند که با کمترین هزینه از طریق صندوق های رای خواسته خود را محقق کنند. یک سمت از آن تداوم روند ۸ سال قبل بود و یک سمت پایان بخشیدن به آن روند ۸ ساله ای که واقعا برای کشور نکبت آفرین بود. مردم  با رای خود گفتند که نمیخواهیم آن روند ادامه پیدا کند. در این مقطع ما جایی هستیم که مردم باید گام دوم خود را در این حوزه بردارند. گام اول را در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها برداشتند و گام دوم را باید در انتخابات مجلس و خبرگان بردارند، تا بتوانند این روند و این مسیر را کامل کنند. آن ماموریتی که به دولت در سال ۱۳۹۲ دادند که در مواردی این ماموریت را بهخاطر ناهماهنگی هایی که با مجلس داشت نتوانست اجرا کند.

حق شناس با شاره به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان پیش رو گفت: ما باید بتوانیم با تلاش و کوشش و هماهنگی و استفاده از فرصت و وحدتی که میان نیروهای اصلاح طلب در انتخابات مجلس و خبرگان فراهم می شود تلاش کنیم که مسیری که دولت باید دنبال می کرد را تسهیل کنیم.تلاش کنیم نمایندگانی را به مجلس بفرستیم که زبان ما برای مطالبه خواسته هایمان باشند. این درست نیست و ما نمی توانیم خواسته هایمان را در خیابان مطرح کنیم. اما می توانیم خواسته هایمان در در غالب یک شخصیت حقوقی به نام نماینده مجلس ببریم تا او خواسته های ما را فریاد بزند. در این چند ماهی که پیش رو داریم همه باید تلاش کنیم که از این پیچ بگذریم. این هم درست نیست که یک شبه ما انتظار داشته باشیم که  وقتی هم مجلس مطلوب ایجاد شد سال آینده سال خیلی خوبی برای ما باشد.

او با اشاره به تحریم ها و کسانی که اثرات آنها را بر کشور و ملت نفی می کردند افزود: ما همچنان باید متحمل سختی هایی باشیم که شاید تا چند سال آینده در کشور باید آثار و تبعات آن را لمس بکنیم. خیلی از تصمیماتی که در آن هشت سال گرفته شد شاید آثار آن را تا بیست سال آینده فرزندان ما بر دوش بکشند. آثار تحریم ها حداقل تا ۱۰ سال آینده پابرجاست. کسی نیست آن آقایی که می گفت آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود و یا اینکه این قطعنامه ها ورق پاره ای بیش نیست را بازخواست کند.

 

 

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: حالا دلواپسانی که فریاد می زدند که تحریم ها بر ملت ما اثر ندارد، آقای ظریف را بازخواست می کنند و به آقای روحانی می گویند دروغگو که چرا این تحریم ها را زودتر نمی توانید بردارید. شما که می گفتید اینها ورق پاره هستند. کسی که درک ندارد قطعنامه های شورای امنیت و سازمان ملل یعنی چه و در راس یک قوه قرار می گیرد.به هر حال این اتفاقی بود که پیش آمد و در بخشی از آن خود ما تاثیر گذار بودیم.

محمد جواد حق شناس با اشاره به اینکه بخشی از مسئولیت روی کار آمدن احمدی نژاد بر دوش خود اصلاح طلبان است افزود: ما هم باید چوب برخی از ندانم کاری های خود را بخوریم. اما در این مسیر باری بر دوش همه ما قرار دارد. خیلی جالب نیست که این جمع فعال و پرنشاط در خانه یکی از دوستان جمع شوند و برای او زحمت ایجاد شود. اما وقتی این امکان را نداریم که در سالن اصلی شهر با هم جمع شویم این هم یک نوع هزینه اصلاح طلبی است. اسفند ماه نزدیک است و مسیر سخت است اما در همین مسیر ناهموار می توان بهترین روش را انتخاب کرد که بامشکل کمتر به مقصد برسیم. ما که می خواهیم در اسفند به نتیجه برسیم باید برای این کار وقت بگذاریم. کنار کشیدن آقای عارف در سال ۱۳۹۲ اتفاق بسیار مهمی بود. کاش این اتفاق در سال ۱۳۸۴ پیش می آمد. در سال ۱۳۸۴ جمع آرای اصلاح طلبان ۱۷ میلیون و جمع آرا اصولگرایان سیزده و نیم میلیون بود. ما حدود ۴ میلیون بالاتر از آنها رای داشتیم. اما وقتی متفرق بودیم این اتفاق هشت ساله پیش آمد که حتی در هشت سال آینده باید تاوان آن را بدهیم. در بخشی از آن هم خودمان مقصر هستیم. ما باید بپذیریم که در سال ۱۳۸۴ درست عمل نکردیم.

 

 

در پایان جلسه چند تن از فعالین اصلاح طلب شهر ورامین سوالاتی را مطرح کردند:

حق شناس در پاسخ به پرسش یکی از حضار در مورد پاسخگویی به برخی که در مورد مسائل ۸۸ می پرسند گفت: ما هم باید بحث فتنه را مطرح کنیم. اما حرف من این است که آیا آن اتفاق یک سر داشت و یک طرفه بود؟ آقای روحانی حرف خوبی را مطرح کردند و آن اینکه عده ای می خواستند کشور را امنیتی نگهدارند. در حالی که وظیفه دولت و مدیریت کلان جامعه این است که کشور را امن نگهدارد نه امنیتی. گام اول این است که ما برای این سوالات خودمان جوابی پیدا کنیم. اگر من باور داشتم به جوابی که اینجا می دهم دیگران هم آن را باور خواهند کرد. خودمان باید باور داشته باشیم که این مسیری که میرویم مسیر درستی است و هزینه آن را بپردازیم و نگذاریم هزینه بیش از این به کشورمان تحمیل شود.

حق شناس درمورد اینکه نظرش در مورد اظهارات موحدی کرمانی چیست که می گویدما نمی گذاریم چیزی شبیه مجلس ششم شکل بگیرد یعنی اینکه میخواهند جلوی اصلاح طلبان و اصلاحات را بگیرند گفت: آقای موحدی کرمانی در جایگاه خودشان حق دارند آرزوهای خود را بر زبان بیاورند. اما شما هم کمتر از آقای موحدی کرمانی نیستید. شما تصمیم می گیرید که نماینده خودتان و فرد متخصصی را به مجلس بفرستید. حالا هر کس هر حرفی که می خواهد بزند. اصلاحات به فرد وابسته نیست. با وجود جایگاهی که همه بزرگان اصلاحات دارند ولی اصلاحات در گرو اهمیت فردی این بزرگان نیست. بزرگی می گفت به ملتی که احتیاجبه قهرمان دارد نمی توان اطمینان کرد. نباید دنبال قهرمان برای پیش برد کارمان باشیم. همانطور که آقای موحدی کرمانی یک رای دارد شما هم یک رای دارید.

او در پاسخ به یکی از حاضرین در جلسه که در مورد اینکه آیا رییس جمهور قبلی نباید خساراتی که زده است را جبران کن این گونه پاسخ داد گفت:یکی از مشکلاتی که داریم همین است. یکی از شاخص های اصلاح طلبی مسئولیت پذیری و پاسخگویی است. این مسئولیت پذیری تبدیل به یک سنت شده بود و چنین اتفاقاتی در کشور نمی افتاد. یکی از مشکلات موجود ما همین است. ما باید تلاش کنیم این مسئولیت پذیری را از خودمان شروع کنیم. اصلاح طلبان هم باید بپذیرند در سال ۱۳۸۴ در مشکلاتی که در کشور بوجود آمد نقش داشتند. ما نباید نگاه سیاه و سفید داشته باشیم و بگوییم همه مسئولیت ها به عهده یک نفر است. باید تقسیم مسئولیت شود و مسئولیت را بپذیریم. من هم مسئول هستم گرچه مسئولیت من در مقابل مسئولیت طرف مقابل قابل مقایسه نیست. 

 

 

هشتگ: , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.